دروغ...
سلام ....با تمام حرفهایی که گم میشوند در سه نقطه ها....
ادم گاهی وقتها بغض گلویش را میگیرد از همه ی دروغ هایی که دورش را پر کرده اند...از تنهایی تنها ابی دنیا...
ادم گاهی وقتها بغض گلویش را میگیرد و ارزو میکند کاش نوشتن نبود تا این همه دروغ ثبت نمیشد...تا برود گاهی سراغشان و مرور شان کند...مرور صفحه های سیاااااه
ادم گاهی وقتها...نه بغض دیگر راه را بسته است ادم گاهی زااار میزندو تنها چاره ی این درد میشود تنها جمله ی به یاد مانده از خطبه متقین او:"ذکر لذت عاشقان است..."و بی خیال تمام حرف های این صوفی نما ها زمزمه میکند...شاید گشایشی....یا ارحم الراحمین...یا ارحم الراحمین...یا ارحم الراحمین....
ادم گاهی وقتها بغض گلویش را میگیرد از همه ی دروغ هایی که دورش را پر کرده اند...از تنهایی تنها ابی دنیا...
ادم گاهی وقتها بغض گلویش را میگیرد و ارزو میکند کاش نوشتن نبود تا این همه دروغ ثبت نمیشد...تا برود گاهی سراغشان و مرور شان کند...مرور صفحه های سیاااااه
ادم گاهی وقتها...نه بغض دیگر راه را بسته است ادم گاهی زااار میزندو تنها چاره ی این درد میشود تنها جمله ی به یاد مانده از خطبه متقین او:"ذکر لذت عاشقان است..."و بی خیال تمام حرف های این صوفی نما ها زمزمه میکند...شاید گشایشی....یا ارحم الراحمین...یا ارحم الراحمین...یا ارحم الراحمین....